شادي عليزاده - پنجشنبه 12 اردیبهشت 1387 [2008.05.01]
سينماي ايران از دهه 1960 به جشنواره کن راه يافت و سه دهه بعد تبديل به گل سر سبد اين جشنواره شد. سينماي ايران معتبرترين جوايز خود را از اين جشنواره دريافت کرد، از دوربين طلايي تا نخل طلا، اما چند سالي است که گويا مسئولان جشنواره از سينماي ايران و حتي کارگرداني که در شهرت بين الملي اش سهم اصلي را داشتند، رو برگردانده اند. جشنواره کن امسال نيز بار ديگر با رد کردن همه فيلم هاي ايراني متقاضي شرکت در بخش مسابقه جشنواره-از جمله فيلم شيرين کيارستمي- بار ديگر به سينماي ايران "نه" گفت و شوک بزرگي به سينماي ايران وارد کرد....
"نه" بزرگ جشنواره کن به ايران
جشنواره کن که مهم ترين جشنواره فيلم جهان محسوب مي شود، امسال بار ديگر با رد کردن همه فيلم هاي ايراني متقاضي براي شرکت در بخش مسابقه جشنواره کن، بار ديگر به سينماي ايران "نه" گفت.
در حالي که به نظر مي رسيد، جشنواره کن که سال ها قبل نخل طلاي خود را مشتاقانه به عباس کيارستمي اهدا کرده و سال گذشته او را به عنوان يکي از شصت فيلمساز برگزيده حهان انتخاب کرده بود تا مانند بقيه فيلمسازان مطرح، فيلم کوتاهي به مناسبت شصتمين سال جشنواره کن بسازد، با احتمال صد در صد فيلم تازه عباس کيارستمي با عنوان شيرين را در بخش مسابقه اش بپذيرد و حتي ممکن است جايزه اي در انتظار فيلم باشد، در کمال تعجب، اين فيلم را لايق حضور در جشنواره کن ندانست.
هنوز آقاي کيارستمي عکس العملي به اين موضوع نشان نداده، اما مي توان حدس زد که به هيچ وجه انتظار چنين چيزي را نداشته است.
اين موضوع اما يک سوال اساسي را باز مطرح مي کند که چه اتفاقي براي سينماي ايران افتاده که اين چنين از رونق افتاده است؟
همه سال هاي دهه نود ميلادي را به خاطر مي آورند که تقريبا جشنواره اي وجود نداشت که بدون فيلمي از سينماي ايران برگزار شود و تمام فستيوال هاي بزرگ نظير کن، ونيز و برلين براي به دست آوردن و نمايش فيلم هاي ايراني، شور و شوق زيادي نشان مي دادند، اما امروز کار سينماي ايران بدآنجا کشيده که جشنواره کن به بيست و دو فيلم متقاضي ايراني بدون هيچ تعللي "نه" مي گويد.
عده اي اين امر را ناشي از مسائل سياسي و سياست هاي غلط دولت احمدي نژاد مي دانند که تقريبا آبرويي براي ايران باقي نگذاشته و اروپا و تقريبا تمامي جهان به غير از چند کشور معلوم الحال را عليه ايران شورانده و برخي ديگر در نگاهي عکس اين موضوع، قضيه را صرفا هنري مي دانند و معتقدند که سينماي جشنواره پسند ايراني از ابتدا هم ارزش چنداني نداشت و توجه فستيوال ها به آن تنها يک موج بود که فروکش کرد و تکرار فيلم هايي از اين دست، آن را از رونق انداخت.
اما به نظر مي آيد حقيقت را بايد در ترکيبي از اين دو دانست: هم بي تدبيري دولت احمدي نژاد بر سياست هاي فرهنگي دنيا بر عليه ايران بي تاثير نيست و هم سينماي جشنواره پسند ايران آن چنان قرص و محکم و واجد ارزش نبود که جايگاه مهمي در تاريخ سينما و جشنواره هاي مهم دنيا براي هميشه داشته باشد.
نتيجه اين که تجربيات آقاي کيارستمي براي مثلا اين بار فيلم کردن گريه هنرپيشه ها- آن هم براي يک فيلم نود دقيقه اي- به راحتي مي تواند هم خسته کننده و هم بسيار تکراري و کهنه به نظر برسد، چرا که اگر فيلمساز، آن طور که خود مي گويد فيلم نمي بيند، حداقل کساني هستند که فيلم هاي تجربي امثال اندي وارهول و ژان لوگ گدار را در دهه ها قبل ديده باشند و هنرنمايي آقاي کيارستمي ديگر برايشان جذابيتي نداشته باشد؛ نتيجه اين که به راحتي فيلم را فاقد ارزش نمايش در جشنواره کن ارزيابي مي کنند.
امسال سهم سينماي ايران در جشنواره کن، تنها نمايش فيلمي از سامان سالور با نام ترانه تنهايي تهران در بخش 15 روز با کارگردانان جشنواره است. اما سه سال پياپي عدم پذيرش سينماي ايران در بخش اصلي جشنواره کن و "نه" گفتن دوباره اين فستيوال به مهمترين و مشهورترين سينماگر ايراني در آن سوي آبها زنگ خطر را بيش از پيش به صدا درآورده و به نظر مي رسد دوره طلايي توجه به سينماي ايران به طرز ملموسي در حال خاموشي کامل است.
سينماي ايران و جشنواره کن
نخستين حضور سينماي ايران درجشنواره كن فرانسه به سال 1961 برميگردد، كه فيلم "كورش كبير" ساخته مصطفي فرزانه در اين جشنواره شركت كرد.
در سالهاي قبل از انقلاب اسلامي، تنها جايزهاي كه از كن نصيب سينما ايران شد، جايزه شوراي عالي تكنيك بود كه مرحوم احمد فاروقي براي فيلم "طلوع جدي" دريافت كرد. نخستين حضور سينماي ايران پس از انقلاب در جشنواره كن 1979 با فيلمي از بهمن فرمانآرا با عنوان "سايههاي بلند باد" بود.
تاكنون 40 سينماگر ايراني شاهد حضور آثار خود در جشنواره كن بودهاند كه عباس كيارستمي با 7 حضور، محسن مخملباف با 5 حضور و داريوش مهرجويي، جعفر پناهي، نورالدين زرينكلك و سميرا مخملباف با 3 حضور، بهمن فرمان آرا، بهمن قبادي، امير نادري و علياكبر صادقي هر يك با دو حضور در راس جدول حضور سينماي ايران در كن بودهاند.
همچنين سينماگران ايراني تاكنون 16 جايزه از جشنواره كن دريافت كردهاند، كه مهم ترين آن نخل طلاي جشنواره كن 97 براي "طعم گيلاس"، دوربين طلايي 99 براي "بادكنك سفيد" و دوربين طلائي 2000 به طور مشترك براي "زماني براي مستي اسبها" (بهمن قبادي) و "جمعه" (حسن يكتا پناه) است.
ديگر فيلم هاي ايراني شرکت کننده در تاريخ جشنواره فيلم کن به اين ترتيب هستند:1971 - « گاو » (داريوش مهرجويي) - بخش پانزده روز كارگردانان1972 - « پستچي » (داريوش مهرجويي) - بخش پانزده روز كارگردانان1973 - « شهر خاكستري » (فرشيد مثقالي) - بخش پانزده روز كارگردانها1975 - « شازده احتجاب » (بهمن فرمانآرا)، « تداعي » (نورالدين زرين كلك) - بخش پانزده روز كارگردانها1979 - « سايههاي بلند باد » (بهمن فرمانآرا) - بخش مسابقه هفته منتقدين1980 - « چريكه تارا » (بهرام بيضايي) - بخش مسابقه نوعي نگاه، « نظم » (سهراب شهيد ثالث) - بخش مسابقه بخش پانزده روز كارگردانها1981 - « دفاع از خلق، وافق پويا » - بخش مسابقه پانزده روز كارگردانها1991 - « در كوچههاي عشق » (خسرو سينايي)- بخش مسابقه نوعي نگاه1992 - « زندگي و ديگر هيچ » (عباس كيارستمي) - بخش مسابقه نوعي نگاه« بدوك » (مجيد مجيدي) - بخش مسابقه پانزده روز كارگردانها« قلب » (سعيد مجاوري) - بخش مسابقه كوتاه و سينما هميشه« آنكه خيال بافت و آنكه عمل كرد » (مرتضي مميز) - بخش سينما هميشه« گلباران » (علي اكبر صادقي) - بخش سينما هميشه« رخ » (علي اكبر صادقي) - بخش سينما هميشه« مرد و ابر » (پرويز نادري) - بخش سينما هميشه« رنگين كمان » (نفيسه رياحي) - بخش سينما هميشه« بهاري كه داشتم » (رضا شبيدي) - بخش سينما هميشه« ابرقدرتها » (نورالدين زرين كلك) - بخش سينما هميشه« چشم تنگ دنيادار » (نورالدين زرين كلك) - بخش سينما هميشه1994 - « زير درختان زيتون » (عباس كيارستمي) - بخش مسابقه« زينت » (ابراهيم مختاري) - بخش هفته منتقدان1995 - « نوبت عاشقي » (محسن مخملباف) - بخش نوعي نگاه« بادكنك سفيد » (جعفر پناهي) - پانزده روز كارگردانها1996 - « گبه » (محسن مخملباف) - بخش نوعي نگاه1997 - « طعم گيلاس » (عباس كيارستمي) - بخش مسابقه« منهتن از روي شماره » (امير نادري) - بخش نوعي نگاه1999 - « سيب » (سميرا مخملباف) - نوعي نگاه« قصههاي كيش » (ناصر تقوايي، محسن مخملباف و ابوالفضل جليلي) - بخش مسابقه« دايره » (محمد شيرواني) - بخش هفته منتقدان2000 - « تخته سياه » (سميرا مخملباف) - بخش مسابقه« زماني براي مستي اسبها » (بهمن قبادي) - پانزده روز كارگردانها« جمعه » (حسن يكتاپناه) - نوعي نگاه، ايران/ فرانسه2001 - « سفر قندهار » (محسن مخملباف) - بخش مسابقه« اي بي سي آفريقا»(عباس کيارستمي)« زير نور ماه » (رضا ميركريمي) - هفته منتقدين« بيگانه و بومي » (علي محمد قاسمي) - هفته منتقدين2002 - « ده » (عباس كيارستمي) - بخش مسابقه« بماني » (داريوش مهرجويي) - بخش نوعي نگاه« آوازهاي سرزمين مادريام » (بهمن قبادي) - نوعي نگاه« ملاقات شيطان » (رضا پارسا) - هفته منتقدين از سوئد« گيوتين » (بهرام عظيمپور) - پانزده روز كارگردانها« چت » (شادمهر راستين) - پانزده روز كارگردانها2003 - « طلاي سرخ » (جعفر پناهي) - بخش نوعي نگاه« پنج عصر » (سميرا مخملباف) - بخش مسابقه2004 - « خواب تلخ » (محسن اميريوسفي) - دو هفته كارگردانها« گاوخوني » (بهروز افخمي) - دو هفته كارگردانها« پنج » (عباس كيارستمي) - نوعي نگاه« ده روي ده » (عباس كيارستمي) - بخش جنبي. 2005 - « جزيره آهني » - بخش دو هفتهي كارگردانان« يكشب » (نيكي كريمي) - بخش نوعي نگاه كن
سينماي ايران از دهه 1960 به جشنواره کن راه يافت و سه دهه بعد تبديل به گل سر سبد اين جشنواره شد. سينماي ايران معتبرترين جوايز خود را از اين جشنواره دريافت کرد، از دوربين طلايي تا نخل طلا، اما چند سالي است که گويا مسئولان جشنواره از سينماي ايران و حتي کارگرداني که در شهرت بين الملي اش سهم اصلي را داشتند، رو برگردانده اند. جشنواره کن امسال نيز بار ديگر با رد کردن همه فيلم هاي ايراني متقاضي شرکت در بخش مسابقه جشنواره-از جمله فيلم شيرين کيارستمي- بار ديگر به سينماي ايران "نه" گفت و شوک بزرگي به سينماي ايران وارد کرد....
"نه" بزرگ جشنواره کن به ايران
جشنواره کن که مهم ترين جشنواره فيلم جهان محسوب مي شود، امسال بار ديگر با رد کردن همه فيلم هاي ايراني متقاضي براي شرکت در بخش مسابقه جشنواره کن، بار ديگر به سينماي ايران "نه" گفت.
در حالي که به نظر مي رسيد، جشنواره کن که سال ها قبل نخل طلاي خود را مشتاقانه به عباس کيارستمي اهدا کرده و سال گذشته او را به عنوان يکي از شصت فيلمساز برگزيده حهان انتخاب کرده بود تا مانند بقيه فيلمسازان مطرح، فيلم کوتاهي به مناسبت شصتمين سال جشنواره کن بسازد، با احتمال صد در صد فيلم تازه عباس کيارستمي با عنوان شيرين را در بخش مسابقه اش بپذيرد و حتي ممکن است جايزه اي در انتظار فيلم باشد، در کمال تعجب، اين فيلم را لايق حضور در جشنواره کن ندانست.
هنوز آقاي کيارستمي عکس العملي به اين موضوع نشان نداده، اما مي توان حدس زد که به هيچ وجه انتظار چنين چيزي را نداشته است.
اين موضوع اما يک سوال اساسي را باز مطرح مي کند که چه اتفاقي براي سينماي ايران افتاده که اين چنين از رونق افتاده است؟
همه سال هاي دهه نود ميلادي را به خاطر مي آورند که تقريبا جشنواره اي وجود نداشت که بدون فيلمي از سينماي ايران برگزار شود و تمام فستيوال هاي بزرگ نظير کن، ونيز و برلين براي به دست آوردن و نمايش فيلم هاي ايراني، شور و شوق زيادي نشان مي دادند، اما امروز کار سينماي ايران بدآنجا کشيده که جشنواره کن به بيست و دو فيلم متقاضي ايراني بدون هيچ تعللي "نه" مي گويد.
عده اي اين امر را ناشي از مسائل سياسي و سياست هاي غلط دولت احمدي نژاد مي دانند که تقريبا آبرويي براي ايران باقي نگذاشته و اروپا و تقريبا تمامي جهان به غير از چند کشور معلوم الحال را عليه ايران شورانده و برخي ديگر در نگاهي عکس اين موضوع، قضيه را صرفا هنري مي دانند و معتقدند که سينماي جشنواره پسند ايراني از ابتدا هم ارزش چنداني نداشت و توجه فستيوال ها به آن تنها يک موج بود که فروکش کرد و تکرار فيلم هايي از اين دست، آن را از رونق انداخت.
اما به نظر مي آيد حقيقت را بايد در ترکيبي از اين دو دانست: هم بي تدبيري دولت احمدي نژاد بر سياست هاي فرهنگي دنيا بر عليه ايران بي تاثير نيست و هم سينماي جشنواره پسند ايران آن چنان قرص و محکم و واجد ارزش نبود که جايگاه مهمي در تاريخ سينما و جشنواره هاي مهم دنيا براي هميشه داشته باشد.
نتيجه اين که تجربيات آقاي کيارستمي براي مثلا اين بار فيلم کردن گريه هنرپيشه ها- آن هم براي يک فيلم نود دقيقه اي- به راحتي مي تواند هم خسته کننده و هم بسيار تکراري و کهنه به نظر برسد، چرا که اگر فيلمساز، آن طور که خود مي گويد فيلم نمي بيند، حداقل کساني هستند که فيلم هاي تجربي امثال اندي وارهول و ژان لوگ گدار را در دهه ها قبل ديده باشند و هنرنمايي آقاي کيارستمي ديگر برايشان جذابيتي نداشته باشد؛ نتيجه اين که به راحتي فيلم را فاقد ارزش نمايش در جشنواره کن ارزيابي مي کنند.
امسال سهم سينماي ايران در جشنواره کن، تنها نمايش فيلمي از سامان سالور با نام ترانه تنهايي تهران در بخش 15 روز با کارگردانان جشنواره است. اما سه سال پياپي عدم پذيرش سينماي ايران در بخش اصلي جشنواره کن و "نه" گفتن دوباره اين فستيوال به مهمترين و مشهورترين سينماگر ايراني در آن سوي آبها زنگ خطر را بيش از پيش به صدا درآورده و به نظر مي رسد دوره طلايي توجه به سينماي ايران به طرز ملموسي در حال خاموشي کامل است.
سينماي ايران و جشنواره کن
نخستين حضور سينماي ايران درجشنواره كن فرانسه به سال 1961 برميگردد، كه فيلم "كورش كبير" ساخته مصطفي فرزانه در اين جشنواره شركت كرد.
در سالهاي قبل از انقلاب اسلامي، تنها جايزهاي كه از كن نصيب سينما ايران شد، جايزه شوراي عالي تكنيك بود كه مرحوم احمد فاروقي براي فيلم "طلوع جدي" دريافت كرد. نخستين حضور سينماي ايران پس از انقلاب در جشنواره كن 1979 با فيلمي از بهمن فرمانآرا با عنوان "سايههاي بلند باد" بود.
تاكنون 40 سينماگر ايراني شاهد حضور آثار خود در جشنواره كن بودهاند كه عباس كيارستمي با 7 حضور، محسن مخملباف با 5 حضور و داريوش مهرجويي، جعفر پناهي، نورالدين زرينكلك و سميرا مخملباف با 3 حضور، بهمن فرمان آرا، بهمن قبادي، امير نادري و علياكبر صادقي هر يك با دو حضور در راس جدول حضور سينماي ايران در كن بودهاند.
همچنين سينماگران ايراني تاكنون 16 جايزه از جشنواره كن دريافت كردهاند، كه مهم ترين آن نخل طلاي جشنواره كن 97 براي "طعم گيلاس"، دوربين طلايي 99 براي "بادكنك سفيد" و دوربين طلائي 2000 به طور مشترك براي "زماني براي مستي اسبها" (بهمن قبادي) و "جمعه" (حسن يكتا پناه) است.
ديگر فيلم هاي ايراني شرکت کننده در تاريخ جشنواره فيلم کن به اين ترتيب هستند:1971 - « گاو » (داريوش مهرجويي) - بخش پانزده روز كارگردانان1972 - « پستچي » (داريوش مهرجويي) - بخش پانزده روز كارگردانان1973 - « شهر خاكستري » (فرشيد مثقالي) - بخش پانزده روز كارگردانها1975 - « شازده احتجاب » (بهمن فرمانآرا)، « تداعي » (نورالدين زرين كلك) - بخش پانزده روز كارگردانها1979 - « سايههاي بلند باد » (بهمن فرمانآرا) - بخش مسابقه هفته منتقدين1980 - « چريكه تارا » (بهرام بيضايي) - بخش مسابقه نوعي نگاه، « نظم » (سهراب شهيد ثالث) - بخش مسابقه بخش پانزده روز كارگردانها1981 - « دفاع از خلق، وافق پويا » - بخش مسابقه پانزده روز كارگردانها1991 - « در كوچههاي عشق » (خسرو سينايي)- بخش مسابقه نوعي نگاه1992 - « زندگي و ديگر هيچ » (عباس كيارستمي) - بخش مسابقه نوعي نگاه« بدوك » (مجيد مجيدي) - بخش مسابقه پانزده روز كارگردانها« قلب » (سعيد مجاوري) - بخش مسابقه كوتاه و سينما هميشه« آنكه خيال بافت و آنكه عمل كرد » (مرتضي مميز) - بخش سينما هميشه« گلباران » (علي اكبر صادقي) - بخش سينما هميشه« رخ » (علي اكبر صادقي) - بخش سينما هميشه« مرد و ابر » (پرويز نادري) - بخش سينما هميشه« رنگين كمان » (نفيسه رياحي) - بخش سينما هميشه« بهاري كه داشتم » (رضا شبيدي) - بخش سينما هميشه« ابرقدرتها » (نورالدين زرين كلك) - بخش سينما هميشه« چشم تنگ دنيادار » (نورالدين زرين كلك) - بخش سينما هميشه1994 - « زير درختان زيتون » (عباس كيارستمي) - بخش مسابقه« زينت » (ابراهيم مختاري) - بخش هفته منتقدان1995 - « نوبت عاشقي » (محسن مخملباف) - بخش نوعي نگاه« بادكنك سفيد » (جعفر پناهي) - پانزده روز كارگردانها1996 - « گبه » (محسن مخملباف) - بخش نوعي نگاه1997 - « طعم گيلاس » (عباس كيارستمي) - بخش مسابقه« منهتن از روي شماره » (امير نادري) - بخش نوعي نگاه1999 - « سيب » (سميرا مخملباف) - نوعي نگاه« قصههاي كيش » (ناصر تقوايي، محسن مخملباف و ابوالفضل جليلي) - بخش مسابقه« دايره » (محمد شيرواني) - بخش هفته منتقدان2000 - « تخته سياه » (سميرا مخملباف) - بخش مسابقه« زماني براي مستي اسبها » (بهمن قبادي) - پانزده روز كارگردانها« جمعه » (حسن يكتاپناه) - نوعي نگاه، ايران/ فرانسه2001 - « سفر قندهار » (محسن مخملباف) - بخش مسابقه« اي بي سي آفريقا»(عباس کيارستمي)« زير نور ماه » (رضا ميركريمي) - هفته منتقدين« بيگانه و بومي » (علي محمد قاسمي) - هفته منتقدين2002 - « ده » (عباس كيارستمي) - بخش مسابقه« بماني » (داريوش مهرجويي) - بخش نوعي نگاه« آوازهاي سرزمين مادريام » (بهمن قبادي) - نوعي نگاه« ملاقات شيطان » (رضا پارسا) - هفته منتقدين از سوئد« گيوتين » (بهرام عظيمپور) - پانزده روز كارگردانها« چت » (شادمهر راستين) - پانزده روز كارگردانها2003 - « طلاي سرخ » (جعفر پناهي) - بخش نوعي نگاه« پنج عصر » (سميرا مخملباف) - بخش مسابقه2004 - « خواب تلخ » (محسن اميريوسفي) - دو هفته كارگردانها« گاوخوني » (بهروز افخمي) - دو هفته كارگردانها« پنج » (عباس كيارستمي) - نوعي نگاه« ده روي ده » (عباس كيارستمي) - بخش جنبي. 2005 - « جزيره آهني » - بخش دو هفتهي كارگردانان« يكشب » (نيكي كريمي) - بخش نوعي نگاه كن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر